سرزمين مادري
 
نويسندگان
مطالب تصادفی
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 9
دیروز : 2
افراد آنلاین : 1
همه : 1052
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
چت باکس

چه جاودانه مي سرودي خروار خروار نياز و خواهش را

چه هنرمندانه معمار،بودي ، حس بودن را

خواستن را ، و خداي پاك را

بارها در مصرعي به تكرار شگفت زده و اشك ريز ، هر دم سلامت كرده ام

استاد . . .

بعد از تو هر چه بيابان مي بينم ، سراسر مه گرفته

و هر چه قريه كه گذشتم چراغش خاموش است

و چه رسوا ، بي ترديد ديگر تازيان مي زنند عشق را زير هر چراغ خيابان

و تير مي زنند پويان و محمد و علي را.

هميشه اشك ريخته ام ،

هرگز كسي اينگونه به كشتن خود برنخواست

كه من به زندگي نشسته ام

و چه جاويدان نمودي زنداني ستمگري كه هرگز به آواز زنجيرش ، خو نخواهد گرفت

متبرك باد نام تو!...

امتیاز:
 
بازدید:
[ ۶ آذر ۱۴۰۰ ] [ ۰۷:۴۶:۰۲ ] [ امين ]
{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
[ ]
.: Weblog Themes By ratablog :.

درباره وبلاگ

پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
قرآن آنلاين