سرزمين مادري | ||
|
دارم از چشمان تو اميد ياريها هنوز گر چه هستم همنشين با بي قراريها هنوز
با وجود آنكه از چشم تو افتادم جو اشك مي كنم اندر غم هجر تو زاريها هنوز
ديدگان را حلقه بر در مي نمايم حلقه وار دلخوشم با لذت چشم انتطاريها هنوز
بخت من خواب است و اميد لطف بيدارست ديده عادت كرده بر شب زنده داريها هنوز
شب شد و سيمرغي سكوتم را شكست ناوك چشمان تو شيرين زبانيها هنوز
يار با اغيار يار است و دل خوش باورم دارد از آن با وفا اميد ياريها هنوز
نيست اميد وفايي ز غم هجران من گر چه هستي زنده است با اميدواريها هنوز
امتیاز:
بازدید:
[ ۲۸ تير ۱۴۰۰ ] [ ۱۰:۳۸:۱۶ ] [ امين ]
{COMMENTS}
|
|
[ ساخت وبلاگ :ratablog.com ] |